تا ابد حبس می شوم در خودم!
تا ابد حبس می شوم در خودم!

تا ابد حبس می شوم در خودم!

این روز ها هوا پس است!!!

این روز ها هوا پس است!!!

زندگی
نمی گذرد
می گذرانم شاید
همه چیز خاطره است
خوب ها ،بد ها
همشان شایعه است
آن طرف مردمکی
این طرف آلونکی
زیر چشم آرومکی
دید می زد آن را
بی خبر ازهمه جا
زیر لب با خود گفت
کاش بود با ما جفت
با نگاهش رفت پیش
فکر می کرد با خویش
زندگی مال من است
زندگی مال من است
پیش خود دنیایی
یا که یک رویایی
بازباران بارید
بازعشقش خندید
حرف خودرامی خورد
اوهمش می ترسید
عشق اوپیشش بود
روبه رویش هنوز
مثل رنگ دیروز
مثل پلکش هرروز
اوولی می ترسید
دل جلومی بردش
ترس اماچون سد
مانع ازاومی شد
ردنمی شدازحد
جای اوآنجابود
 پشت سدی محکم
 غرق شددرترسش
 مردآنجاکم کم
 اوفقط کافی بود
 ترس رابگذارد
 پشت سد،آن موقع
 گام خودبردارد
پشت سدمانداما
 روزوشب بی جرئت
 دورترهی می شد
 کنج دنج غربت
 غرق شدآخراو
 لابه به لای ترسش
 تاازاوهیچ نماند
 جزصدای ترسش
 اوهمانجاماندو
 آب سدبالارفت
 یاراوبامردی
 دیگرازآنجارفت

سروده ی من ومحسن

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد